آخرین به روزرسانی
مقدمه
هدف طراحی برای تولید (DFM) بهینهسازی طراحی محصول به منظور صرفهجویی در هزینهها، بهبود بهرهوری و سادهسازی فرآیند تولید است. این روش مستلزم در نظر گرفتن قابلیتها و محدودیتهای تولید از همان ابتدای فرآیند طراحی است تا اطمینان حاصل شود که محصول میتواند به طور موثر و با هزینهی کم تولید شود.
DFM شامل مفاهیم متعددی است، از جمله انتخاب مواد در دسترس و مقرونبهصرفه، کاهش تعداد قطعات و طراحی با در نظر داشتن سهولت مونتاژ. شرکتها میتوانند با گنجاندن اصول DFM در فرآیند طراحی، تاخیرهای تولید را کاهش دهند، کیفیت محصول را افزایش دهند و در نهایت به یک مزیت رقابتی در بازار دست یابند.
در این مقاله به بحث در مورد DFM، چیستی آن، فرآیند و مثالهای مرتبط با آن خواهیم پرداخت.
فهرست مطالب
طراحی برای تولید چیست؟
طراحی برای تولید به زبان انگلیسی Design for Manufacturing و با اختصار (DFM) روشی سیستماتیک برای طراحی قطعات، اجزا، یا محصولات با هدف اصلی سادهسازی فرآیندهای تولید و در عین حال افزایش کیفیت محصول و کاهش هزینهها است. این فرایند شامل سادهسازی عناصر طراحی برای تسهیل تولید کارآمد، به حداقل رساندن پیچیدگی و بهینهسازی مواد و فرآیندهاست. DFM که اغلب به جای طراحی برای تولید و مونتاژ (DFMA) نیز استفاده میشود، اصول قابلیت ساخت و مونتاژ را در مرحلهی طراحی محصول ادغام میکند.
اهمیت طراحی برای تولید چیست؟
طراحی برای تولید (DFM) از این جهت مهم است که میتواند در هزینهها و پیچیدگی تولید صرفهجویی زیادی کند و در عین حال کیفیت محصول را حفظ کند. شرکتها میتوانند با طراحی با در نظر گرفتن سهولت ساخت، ضایعات مواد را کاهش دهند، فرآیندهای تولید را بهبود بخشند و بهرهوری کلی را افزایش دهند. این استراتژی علاوه بر کاهش هزینهها، زمان سریعتری را برای عرضهی محصول به بازار فراهم میکند و رقابتپذیری صنعت را افزایش میدهد.
هدف از طراحی برای تولید چیست؟
هدف از طراحی برای تولید (DFM) سادهسازی فرآیند تولید با طراحی قطعات در یک محصول به گونهای است که تولید کارآمد را تسهیل کند و همزمان کیفیت محصول را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد. DFM با سادهسازی و بهینهسازی طراحی محصول، به دنبال دستیابی به قابلیت تولید بهتر است که منجر به بهبود عملکرد کلی محصول و رقابتپذیری آن در بازار میشود.
DFM چه تفاوتی با روشهای سنتی طراحی محصول دارد؟
طراحیهای DFM از ابتدا شامل عوامل تولید میشوند و آنها را از تکنیکهای معمولی متمایز میکند. تمرکز اصلی DFM بر سادهسازی، بهبود، و اصلاح طراحی بهمنظور ارتقای سهولت تولید است. این در تضاد با روشهای سنتی است که بر عناصر کاربردی اولویت میدهند.
آیا میتوان DFM را برای همهی صنایع تولیدی اعمال کرد؟
بله، DFM را میتوان برای همه صنایع تولیدی به کار برد. اصول DFM میتوانند با تمرکز بر بهینهسازی طراحی برای سهولت تولید، به طراحی محصولات در صنایع مختلف، ارزش افزوده دهند. فرقی نمیکند صنعت خودرو، الکترونیک، هوافضا یا کالاهای مصرفی باشد؛ بهکارگیری تاکتیکهای DFM میتواند فرآیندهای تولید را ساده کند، هزینهها را کاهش دهد و کیفیت محصول را بهبود بخشد. قابلیت کاربرد جهانی DFM، تطبیقپذیری و اثربخشی آن را در بهبود قابلیت تولید در بخشهای مختلف تولید نشان میدهد.
اصول طراحی برای تولید چیست؟
اصول طراحی برای تولید(DFM) به شرح زیر است:
- فرآیند: انتخاب فرآیند تولید مناسب بر اساس عواملی مانند کمیت، مواد، پیچیدگی سطح و تلورانسهای مورد نیاز.
- طراحی: اطمینان از اینکه طراحی قطعه یا محصول مطابق با اصول کارخانه برای فرآیند تولید انتخابی است، مانند ضخامت دیوارهی ثابت، زوایای درفت مناسب و در نظر گرفتن ویژگیهایی مانند شیارها و نقاط گذار.
- مواد: انتخاب مواد مناسب برای قطعه یا محصول بر اساس خواصی مانند مقاومت مکانیکی، مقاومت حرارتی، هدایت الکتریکی و اشتعالپذیری.
- محیط: طراحی قطعه یا محصول برای مقاومت در برابر شرایط محیطی مورد نظر، اطمینان از عملکرد و طول عمر آن.
- تطابق/آزمایش: اطمینان از مطابقت محصول با استانداردهای ایمنی و کیفیت از طریق فرآیندهای مناسب آزمایش و صدور گواهینامه.
این اصول فرآیند DFM را هدایت میکنند و به بهینهسازی طراحی محصولات برای تولید کارآمد و حفظ استانداردهای کیفیت کمک مینمایند.
اصول کلی طراحی برای تولید (DFM) در انواع محصولات
- حداقلسازی تعداد قطعات:ترکیب چند قطعه به یک قطعه واحد تا حد امکان، هزینهها را کاهش داده و کارایی را افزایش میدهد. این امر تولید، بازرسی، آزمایش و مونتاژ را سادهتر میکند.
- جهتگیری قطعات:جهتگیری صحیح قطعات، جابهجایی آنها را آسانتر میکند. طراحی متقارن یا وجود ویژگیهای راهنمای واضح برای قطعات نامتقارن، به مونتاژ کمک میکند.
- طراحی قطعات چندکاره:ایجاد قطعاتی که چندین عملکرد داشته باشند یا در چندین محصول قابل استفاده باشند، صرفهجویی اقتصادی را افزایش میدهد.
- تسهیل در همراستایی:درج ویژگیهایی مانند شیارها و شعاعهای مناسب در طراحی، از خطاهای مونتاژ و آسیب جلوگیری میکند.
- مونتاژهای مدولار:استفاده از مونتاژهای مدولار امکان تغییر آسان قطعات جداگانه را بدون نیاز به طراحی مجدد کل محصول فراهم میکند.
- استفاده از قطعات استاندارد:قطعات استاندارد، تأمین، ادغام و کاهش هزینههای لیست مواد اولیه (BOM) را آسانتر میکنند.
- پرداختکاری و تلرانسها:تعیین پرداختکاری و تلرانسها بر اساس اهمیت آنها میتواند در هزینهها صرفهجویی کند. این کار به معنای ایجاد تعادل بین دوام و صرفهجویی اقتصادی است.
- طراحی برای فیکسچرها و مونتاژ خودکار:قطعات باید طوری طراحی شوند که در فیکسچرها و ماشینآلات ابزار برای خطوط مونتاژ خودکار قرار گیرند و دقت در عملیاتهای بعدی را تضمین کنند.
طراحی برای تولید چگونه کار میکند؟
طراحی برای تولید (DFM) فرآیند مهندسی کارآمد یا طراحی یک محصول، معمولاً در مرحله طراحی محصول، برای کاهش هزینههای تولید است. DFM با جلوگیری از خطاها و تناقضات از طریق رفع زودهنگام نگرانیهای قابلیت تولید، نیاز به تغییرات پرهزینه در فرآیند تولید را کاهش میدهد.
طراحی برای تولید در کجا استفاده میشود؟
طراحی برای تولید (DFM) در صنایع و بخشهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله:
- خودروسازی DFM برای سادهسازی تولید خودروها و اطمینان از فرآیندهای تولید کارآمد و طرحهای مقرونبهصرفه مورد استفاده قرار میگیرد.
- الکترونیک: در صنعت الکترونیک، اصول DFM برای بهینهسازی طراحی و تولید قطعات و دستگاههای الکترونیکی به کار میرود.
- هوافضا: DFM برای بهبود قابلیت ساخت قطعات و سیستمهای هوافضا، منجر به بهبود کارایی و کاهش هزینهها استفاده میشود.
- کالاهای مصرفی: از تکنیکهای DFM برای طراحی و تولید محصولات مصرفی مانند لوازم خانگی، مبلمان و ابزار، برای تولید مقرونبهصرفه و افزایش کیفیت محصول استفاده میشود.
- تجهیزات پزشکی: در صنعت پزشکی، از DFM برای توسعهی تجهیزات پزشکی با طراحی بهینه برای بهبود تولید و انطباق با مقررات استفاده میشود.
آیا میتوان از مدلسازی CAD برای شبیهسازی فرآیندهای تولید در DFM استفاده کرد؟
بله، میتوانید از CAD در DFM برای شبیهسازیهای تولید استفاده کنید. ابزارهای CAD برای گنجاندن مفاهیم DFM، انتخاب مواد، جهتگیری قطعات، نیازهای ابزارسازی و تلورانسهای تولید را تجزیه و تحلیل میکنند. علاوه بر این، با استفاده از نرمافزار تولید به کمک رایانه (CAM)، مدلهای CAD را میتوان به دستورالعملهای دستگاه برای دستگاههای فرز CNC (کنترل عددی کامپیوتری) و پرینترهای سهبعدی ترجمه کرد. این امکان آزمایش مجازی و بهینهسازی فرآیندهای تولید را پیش از شروع تولید واقعی فراهم میکند.
فرآیند طراحی یک محصول برای تولید چیست؟
فرآیند طراحی یک محصول برای تولید شامل مراحل زیر میباشد:
- تعریف مشخصات محصول، از جمله عملکرد مورد نیاز، کارایی، و الزامات قانونی.
- تولید و ارزیابی چندین کانسپت طراحی برای رسیدن به نیازهای شناساییشده.
- توسعهی یک طراحی دقیق بر اساس کانسپت انتخاب شده، از جمله ابعاد، مواد و روشهای تولید.
- انجام شبیهسازی، نمونهسازی اولیه و آزمایش برای اطمینان از اینکه طرح، استانداردهای عملکرد و کیفیت را برآورده میکند.
- پیادهسازی اصول DFM برای بهینهسازی طراحی برای تولید کارآمد و مقرونبهصرفه.
- برنامهریزی فرآیند تولید، از جمله انتخاب تامینکنندگان، زمانبندی و تخصیص منابع.
- ساخت نمونههای اولیه برای آزمایش و اعتبارسنجی بیشتر پیش از تولید در مقیاس کامل.
- پیادهسازی طرح نهایی در تولید انبوه، نظارت بر کیفیت و ایجاد هرگونه تنظیمات لازم.
- جمعآوری بازخورد از تولید و ایجاد بهبودهای تکراری در فرآیند طراحی و تولید.
کاربرد فرآیند طراحی تولید چیست؟
کاربرد فرآیند طراحی ساخت شامل موارد زیر است:
- طراحی برای تولید (DFM): در نظر گرفتن محدودیتهای تولید در حین طراحی محصول برای بهینهسازی کارایی تولید.
- طراحی برای مونتاژ (DFA): بهینهسازی قطعات یا زیرسیستمها برای سهولت مونتاژ، کاهش هزینههای تولید و زمان مونتاژ.
- ادغام ابزارهای CAD، CAM و FEA: استفاده از طراحی با کمک کامپیوتر، تولید و تحلیل عناصر محدودهی
مزایای طراحی برای تولید چیست؟
مزایای DFM شامل موارد زیر است:
- شناسایی زودهنگام محدودیتهای بالقوه تولید در مرحله طراحی: مانند در دسترس بودن مواد، محدودیتهای ابزارسازی و قابلیتهای تولید.
- کاهش هزینههای تولید مرتبط با بازنگری، ضایعات و تاخیر در تولید: DFM با حل مشکلات تولید در مراحل اولیه فرآیند طراحی، از این هزینهها جلوگیری میکند.
- اطمینان از اینکه محصولات به گونهای طراحی شدهاند که با فرآیند تولید سازگار باشند: این امر احتمال نقص را کاهش میدهد و کیفیت کلی محصول را ارتقا میدهد.
- طراحی محصولاتی که مونتاژ آسانی دارند: DFM با سادهسازی فرآیند مونتاژ، زمان مونتاژ و هزینههای نیروی کار را کاهش میدهد.
- در نظر گرفتن محدودیتهای تولید در طول مرحله طراحی: بهینهسازی زنجیره تامین را با اطمینان از در دسترس بودن و سازگاری قطعات و مواد با فرآیند تولید تسهیل میکند.
- تسریع فرآیند توسعه محصول و ورود سریعتر محصولات به بازار: DFM با حذف موانع تولید، زمان لازم برای رسیدن محصول به بازار را کوتاه میکند.
مزیت استفاده از طراحی برای تولید با چاپ سهبعدی چیست؟
مزایای استفاده از چاپ سهبعدی در طراحی برای تولید عبارتند از:
- نمونهسازی سریع: طراحان را قادر میسازد تا قبل از تولید انبوه، طرحها را به سرعت تکرار و آزمایش کنند.
- کاهش زمان ورود به بازار: چرخه توسعه محصول را تسریع میکند و زمان ورود محصول به بازار را کوتاه میکند.
- کاهش هزینههای نمونهسازی: در مقایسه با روشهای سنتی نمونهسازی، مقرونبهصرفهتر است.
- ایجاد آزادی طراحی: امکان ساخت هندسههای پیچیده را فراهم میکند که با روشهای تولید سنتی امکانپذیر نیست.
معایب طراحی برای تولید چیست؟
معایب طراحی برای تولید (DFM) شامل موارد زیر است:
- خطر تاخیر در پروژه و افزایش هزینه به دلیل بازطراحی: تغییرات در طراحی محصول در مراحل بعدی فرآیند میتواند پرهزینه باشد.
- افزایش هزینههای تولید به دلیل رد درخواستهای بازطراحی: اگر تغییرات طراحی توسط بخش تولید رد شود، ممکن است هزینههای تولید افزایش یابد.
- کاهش عملی بودن برای بهینهسازیها، منجر به افزایش هزینه تولید به ازای هر واحد: تمرکز بیش از حد بر DFM میتواند به طراحیهایی منجر شود که پیچیدهتر از حد لازم هستند و در نهایت هزینه تولید را افزایش میدهند.
چالشهای رایج در پیادهسازی DFM چیست؟
موانع و چالش های پیادهسازی DFM را با یک مثال عملی و مطالعه موردی توضیح می دهیم.چالش های DFM در طراحی PCB شامل موارد زیر است:
- طراحی نامناسب قطعات: ابعاد قطعات با فضای موجود روی PCB مطابقت ندارد.
- فاصله لبه مسی ناکافی: فاصله بین لبه مسی و سایر اجزا PCB خیلی کم است.
- فاصله نامناسب بین قطعات: فاصله بین قطعات PCB خیلی کم است.
- پانلبندی غیر بهینه: چیدمان قطعات روی PCB بهینه نیست.
- مشکلات مربوط به موقعیتیابی قطعات: قرارگیری قطعات روی PCB مناسب نیست.
این موانع میتوانند منجر به ضایعات مواد، اتصال کوتاه، مشکلات مونتاژ و افزایش هزینههای تولید شوند. غلبه بر این چالشها و ارائه فرآیندهای تولید کارآمد و محصولات نهایی با کیفیت، به انجام بازرسیهای جامع DFM و پایبندی به استانداردهای صنعت بستگی دارد.
کاربردهای طراحی برای تولید چیست؟
کاربردهای طراحی برای تولید (DFM) شامل موارد زیر است:
- سادهسازی فرآیندهای تولید: DFM اطمینان حاصل میکند که طرحهای محصول برای تولید کارآمد و مقرونبهصرفه بهینهسازی شدهاند.
- بهبود کیفیت محصول: با در نظر گرفتن محدودیتهای تولید در اوایل فرآیند طراحی، DFM به کاهش خطاها و نقص در محصول نهایی کمک میکند.
- کاهش هزینههای تولید: تکنیکهای DFM با هدف حذف پیچیدگیها و ناکارآمدیهای غیرضروری، هزینههای تولید را کاهش میدهند.
- تسریع زمان ورود به بازار: با پرداختن به ملاحظات تولید در مراحل اولیه، DFM فرآیند توسعه محصول را سرعت میبخشد و ورود سریعتر محصول به بازار را به دنبال دارد.
طراحی برای تولید چگونه به نوآوری و کارایی محصول کمک میکند؟
طراحی برای تولید (DFM) با ادغام ملاحظات تولید در فرآیند طراحی، به نوآوری و کارایی محصول کمک میکند. این رویکرد به شناسایی و حذف محدودیتهای بالقوه تولید در مراحل اولیه میانجامد و نوآوری را از طریق طرحهای عملیتر ترویج میدهد. DFM با بهینهسازی طرحها برای تولید، کارایی را از طریق سادهسازی فرآیندهای تولید و کاهش هزینهها افزایش میدهد.
طراحی برای تولید چقدر طول میکشد؟
مدت زمان فرآیند طراحی برای تولید (DFM) بسته به پیچیدگی محصول و نیازهای تولید متفاوت است. بهطور متوسط، حدود دو هفته طول میکشد تا DFM تکمیل شود. این برنامهریزی به بررسی دقیق و اعمال تغییرات برای اطمینان از اینکه طراحی نهایی برای فرآیندهای تولید اقتصادی و کارآمد بهینه شده است، اجازه میدهد.
نمونههایی از طراحی برای تولید چیست؟
برخی از نمونههای طراحی برای تولید عبارتند از:
- طراحی سامانهی نشانهروی تانک: DFM تعداد قطعات مجزا مورد نیاز برای مونتاژ سامانهی نشانه روی تانک آمریکایی را از 24 به 8 کاهش داد و زمان تولید را به طور قابل توجهی کوتاه کرد.
- قطعات با قابلیت چفت شدن: طراحی محصولات با قطعات چفتشدنی نیاز به پیچ، مهره یا بست را کاهش میدهد، مونتاژ را ساده میکند و هزینه مواد را کاهش میدهد.
- ایمپلنتهای پزشکی: اصول DFM در طراحی و تولید ایمپلنتهای پزشکی مانند مفصل ران و زانو به کار میرود تا تولید کارآمد و کیفیت بالای محصول را تضمین کند.
- بهینهسازی ریختهگری: DFM میتواند با بهینهسازی شکل و هندسه محصول، فرآیند ریختهگری را بهبود بخشد و خطاهای ریختهگری را کاهش دهد.
سیستم دیدهبان توپ تانک
سیستم دیدهبان توپ تانک، مجموعهای از تجهیزات اپتیکی و الکترونیکی است که به خدمه تانک اجازه میدهد تا اهداف را شناسایی، ردیابی و هدفگیری کنند. این سیستم معمولاً شامل اجزای زیر است:
- تلسکوپ اصلی: برای مشاهده مستقیم هدف و تعیین برد آن استفاده میشود.
- تلسکوپ کمکی: برای مشاهده میدان دید وسیعتر و شناسایی اهداف در شب استفاده میشود.
- حسگرهای حرارتی: برای شناسایی اهداف در شرایط دید کم و شب استفاده میشود.
- لایه نشانهروی: برای نشان دادن نقطه برخورد گلوله روی هدف استفاده میشود.
- رایانه بالستیک: برای محاسبه تنظیمات لازم برای شلیک دقیق گلوله استفاده میشود.
اهمیت کاهش تعداد قطعات
کاهش تعداد قطعات در سیستم دیدهبان توپ تانک، مزایای متعددی دارد، از جمله:
- افزایش قابلیت اطمینان: با کاهش تعداد قطعات، احتمال خرابی سیستم کاهش مییابد.
- کاهش وزن: کاهش وزن سیستم، منجر به افزایش تحرک تانک و کاهش مصرف سوخت میشود.
- تسهیل تعمیر و نگهداری: با سادهتر شدن ساختار سیستم، تعمیر و نگهداری آن آسانتر و سریعتر انجام میشود.
- کاهش هزینه تولید: کاهش تعداد قطعات، هزینه تولید و نگهداری سیستم را کاهش میدهد.
تأثیر DFM بر طراحی سیستمهای نظامی
روش DFM در طراحی سیستمهای نظامی از جمله تانکها، نقش بسیار مهمی ایفا میکند. با استفاده از این روش، میتوان سیستمهایی با قابلیت اطمینان بالاتر، هزینه کمتر و وزن سبکتر تولید کرد که برای عملیاتهای نظامی بسیار مهم است.
تفاوت بین DFM و DFA چیست؟
DFM به عواملی مانند انتخاب مواد، پیچیدگی قطعات و تلورانسهای تولید میپردازد تا طراحی محصول را برای پشتیبانی از فرآیندهای تولید کارآمد و اقتصادی بهینه کند. DFA (طراحی برای مونتاژ) با ایجاد محصولاتی با قطعات مونتاژ آسان، زمان مونتاژ را کاهش میدهد و تعداد قطعات مورد نیاز برای مونتاژ را به حداقل میرساند.
وضعیت طراحی برای تولید (DFM) در ایران
نقاط قوت
- وجود متخصصان مجرب: ایران دارای تعداد قابل توجهی متخصص در زمینههای مهندسی و طراحی صنعتی است که دانش و تجربه لازم برای پیادهسازی DFM را دارند.
- رشد شرکتهای دانشبنیان: در سالهای اخیر، شاهد رشد تعداد شرکتهای دانشبنیان در ایران بودهایم که در زمینههای مرتبط با DFM مانند نرمافزارهای طراحی و شبیهسازی، مواد و فرآیندهای تولید فعالیت میکنند.
- حمایت دولت: دولت ایران از طریق ارائه تسهیلات و حمایتهای مالی، به دنبال توسعه و ترویج DFM در کشور است.
نقاط ضعف
- کمبود زیرساختها: ایران در زمینه زیرساختهای صنعتی مانند ماشینآلات و تجهیزات مدرن با کمبود مواجه است که میتواند مانع پیادهسازی DFM در برخی از صنایع شود.
- فقدان فرهنگ DFM: در بسیاری از شرکتهای ایرانی، هنوز فرهنگ DFM به طور کامل جا نیفتاده است و نیاز به آموزش و فرهنگسازی در این زمینه وجود دارد.
- بروکراسی اداری: بروکراسی اداری پیچیده در ایران میتواند فرآیند اخذ مجوزها و تسهیلات لازم برای پیادهسازی DFM را کند و دشوار کند.
فرصتها
- رشد تقاضا برای محصولات باکیفیت: با افزایش سطح آگاهی و توقع مشتریان ایرانی، تقاضا برای محصولات باکیفیت که با استفاده از DFM تولید شدهاند، رو به افزایش است.
- جذب سرمایهگذاری خارجی: ایران میتواند با ایجاد فضای مناسب برای سرمایهگذاری خارجی، از دانش و تجربه شرکتهای خارجی در زمینه DFM استفاده کند.
- توسعه صادرات: با پیادهسازی DFM، شرکتهای ایرانی میتوانند محصولات خود را با کیفیت و قیمت مناسب به بازارهای جهانی عرضه کنند.
تهدیدات
- رقابت جهانی: با توجه به رقابت شدید در بازارهای جهانی، شرکتهای ایرانی که از DFM استفاده نمیکنند، ممکن است در رقابت با شرکتهای خارجی که از این روش استفاده میکنند، با مشکل مواجه شوند.
- نوسانات اقتصادی: نوسانات اقتصادی در ایران میتواند برنامهریزی و سرمایهگذاری در زمینه DFM را با مشکل مواجه کند.
جمعبندی
با وجود برخی چالشها، وضعیت DFM در ایران رو به بهبود است. وجود متخصصان مجرب، رشد شرکتهای دانشبنیان و حمایت دولت از جمله نقاط قوت DFM در ایران هستند. از سوی دیگر، کمبود زیرساختها، فقدان فرهنگ DFM و بروکراسی اداری از جمله چالشهای پیش روی DFM در ایران هستند. با توجه به رشد تقاضا برای محصولات باکیفیت، فرصتهای مناسبی برای توسعه DFM در ایران وجود دارد. با این حال، شرکتهای ایرانی برای موفقیت در این زمینه باید به تهدیداتی مانند رقابت جهانی و نوسانات اقتصادی توجه داشته باشند.
خلاصه
این مقاله DFM را معرفی کرد، آن را توضیح داد و فرآیند و نمونههای مختلف آن را بررسی کرد. همچنین به وضعیت DFM در ایران پرداختیم.این مقاله برای اولین بار در سایت بازارگاه الکترونیکی ساخت و تولید ایران به نشانی digimfg.ir منتشر شده است.
منابع
xometry.com/resources/machining/what-is-dfm
سلب مسئولیت
محتوای ارائه شده در این صفحه وب صرفا جنبه اطلاع رسانی دارد. DIGIMFG هیچگونه ضمانت یا مسئولیتی، چه به صورت صریح یا ضمنی، در خصوص صحت، کامل بودن یا اعتبار اطلاعات بر عهده نمی گیرد. پارامترهای عملکرد، تلرانس های هندسی، ویژگیهای طراحی خاص، کیفیت یا نوع مواد، یا فرایندها را نباید نمایانگر آنچه توسط تأمین کنندگان یا تولیدکنندگان شخص ثالث در شبکه DIGIMFG ارائه میشود، دانست. خریدارانی که به دنبال دریافت قیمت هستند موظفند تا الزامات فنی ویژه موردنیاز برای قطعات را تعریف کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر، لطفاً به شرایط و ضوابط ما مراجعه کنید.